معرفی کتاب عروس یمن
کتاب عروس یمن تلاش پیش رو حکایت مردمانی است که در رنجها و سختیهای این مسیر سهیم اند و با عقلهای بیدارشده شان دوش به دوش
هم مسلکان خویش، قدم در این راه پُرپیچ و خم اما روشن گذاشته اند. داستان مردمی که پیامبر ندیده دچار و عاشق این مرام شده اند
و با تلنگر بیداری اسلامی پرچم حق طلبی را برافراشته اند.
مردمی از سرزمین خوشبوی یمن که با دستهای خالی و خنجرهای آخته حرفشان را به کرسی نشانده اند و تـا پیروزی نهایی شـان یک قدم باقی مانده؛
قدمی که امید دارند آنها را به خیمه سبز امام عصر (عج) برساند.
رنج واژه ای روشن است که هر انسانی با هر گرایش و قومیت و زبانی، طعمی از آن را در زندگی اش چشیده است. بعضی رنج ها ساده و زودگذر و بعضی دیگر ماندگار و مؤثرند.
رنجهایی که استخوان می شکنند و خود می کنند. اما در این میان، برخی رنج ها به جان می نشینند، رشد می دهند و پروبال می شوند. رنج هایی که در کنار همه تلخی شان رگه هایی از دلدادگی دارند
و این همان چیزی است که آزار این رنج ها را قابل تحمل و حتی جذاب و دلنشین می سازد تاریخ، انسان های بزرگی را که به تناسب عظمت روح شان بهره های بیشتر و بزرگتری از این رنج های طاقت فرسا برده اند،
هرگز فراموش نخواهد کرد؛ حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی کل و سرامد همه آن ها خاتم النبیا که همچون فرستادگان دیگر هر یک در مسیر خود سختی های عظیمی متحمل شدند
که کمتر انسانی توان مقابله با آن ها را دارد. تاریخ حیات پاک اسلام نیز پر است از دردهایی که شاید هر یک به تنهایی یک جهان را از پا بیندازد، اما مسلمانان در مسیر درخشان خود سربلند
از تهمت و افترا تحریم و محاصره اقتصادی، زندان، اسارت، شکنجه، تبعید و حتی شهادت عبور کرده اند. بیابان های مکه و مدینه و زندان های بغداد و بهره و سامرا هریک نشانی از مردان
بزرگی دارند. که سینه هایشان مخزن مصیبت و و بلایایی است که نه تنها آن ها را از مسیر نورانی شان منحرف نساخته، بلکه همچون مغناطیسی بزرگی محشان و عاشقان شان را از کیلومترها
دورتر از آن دیوارهای سنگی و آجری حول یک محور عظیم گرد آورده است. صفحه های پررنگ تاریخ معاصر نیز ملت های آزاده ای را که در این راه از همه هستی شان گذر کرده اند. هرگز فراموش نخواهد کرد؛ پوستی، لبنان، کشمیر هند، افغانستان، عراق، عربستان، سوریه، یمن و… هریک شاهد ریختن خون بی گناهانی آن هم به جرم مسلمان بودن در خاک سرزمین شان بوده اند. و این رنج مقدس را شبیه به یک ارثیه اجدادی برای زنان و مردان و کودکان شان به یادگار گذاشته اند.
قسمتی از متن کتاب عروس یمن
زن تند تند یا مادرم حرف می زد و از پسری که برادر شوهرش بود تعریف می کرد. حرف هایش نه برای مامان مهم بود و نه من.
چون هیچ کدام قصد نداشتیم جواب مثبتی بدهیم، با این حال بدم نمی آمد بدانم درباره چه کسی حرف می زند. زیر چشمی
نگاهی انداختم به پسر جوانی که دور تر ایستاده بود. از همان فاصله دور سیاهی رنگ پوستش به چشمم آمد. صورتم را برگرداندم
و با شیطنت توی دلم گفتم: «صد سال هم که بگذره من به این سیاه سوخته شوهر نمی کنم!»
شما هم میتوانید در مورد این کالا نظر بدهید.
برای ثبت نظر، از طریق دکمه زیر اقدام نمایید. اگر این محصول را قبلا از نگارشاپ خریده باشید، نظر شما به عنوان مالک محصول ثبت خواهد شد.
افزودن دیدگاه جدیدهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.